گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:برو ساقی که من در جام صهبای دگر دارم پری در شیشه از آیینه سیمای دگر دارم

❈۱❈
برو ساقی که من در جام صهبای دگر دارم پری در شیشه از آیینه سیمای دگر دارم
مرا بگذار چون نرگس خمار آلود ای ساقی که من این جام زرین بهر صهبای دگر دارم
❈۲❈
نگردد چشم من روشن به هر خورشید رخساری من این شمع از برای مجلس آرای دگر دارم
به چشم سر و بستان تیغ زهرآلود می آید که من این خارخار از سرو بالای دگر دارم
❈۳❈
نگردد گوهر دریای امکان سنگ راه من که من در سر هوای سیر دریای دگر دارم
مرا کوه غم از دل سیر صحرا بر نمی دارد که من چون لاله داغ کوه و صحرای دگر دارم
❈۴❈
نه مجنونم که چشم آهوان سازد نظر بندم نظر بر گوشه چشم دلارای دگر دارم
علاج این طبیبان می کند درد مرا افزون من این درد گرامی از مسیحای دگر دارم
❈۵❈
ز کلک صنع هر دل از سویدا نقطه ای دارد من از داغش به هر عضوی سویدای دگر دارم
تو بهر جنتی در کار زاهد، من برای او تو دل جای دگر داری و من جای دگر دارم
❈۶❈
به من عرض متاع خود دهد یوسف، نمی داند که من این خرده جان بهر سودای دگر دارم
مکن تکلیف سیر گلشن جنت مرا صائب که من در سر هوای سرو بالای دگر دارم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۵۳۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها