گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:نشد سروی درین بستانسرا یک بار همدوشم ز آتش طلعتی روشن نشد محراب آغوشم

❈۱❈
نشد سروی درین بستانسرا یک بار همدوشم ز آتش طلعتی روشن نشد محراب آغوشم
سرآمد گر چه در آغوش سازی عمر من چون گل نشد یک بار دربرآید آن سرو قباپوشم
❈۲❈
سراپایم چو ساغر یک دهن خمیازه می گردد چو می گردد به خاطر یاد آن لبهای می نوشم
به هر افسانه نتوان همچو طفلان بست چشم من که قدر وقت دان کرده است آن صبح بناگوشم
❈۳❈
نه زان سان شعله ور شد آتش بیتابیم از دل که لعل آبدار او تواند کرد خاموشم
نباشد بیوفایی شیوه من چون هوسناکان که در دوران خط از بندگان حلقه در گوشم
❈۴❈
لب جان پرورت بر من نه آن حق نمک دارد که در روز سیاه خط شود از دل فراموشم
اگر چه می توانم زیر بار عالمی رفتن گرانی می کند دست نوازش بر سر دوشم
❈۵❈
چه خواهد کرد صائب باده من با تنک ظرفان که خم را پایکوبان داشت در میخانه ها جوشم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۵۶۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها