گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:شکوه حسن را از دورباش ناز می دانم عیار عشق را از لرزش آواز می دانم

❈۱❈
شکوه حسن را از دورباش ناز می دانم عیار عشق را از لرزش آواز می دانم
از آن بر من شکست از مومیایی شد گواراتر که بی بال و پری را شهپر پرواز می دانم
❈۲❈
نمی گردد صدف از دیدن گوهر حجاب من قماش نغمه را از پرده های ساز می دانم
من آن کبک ز جان سیرم شکارستان عالم را که ماه عید خود را چنگل شهباز می دانم
❈۳❈
همن بهتر که سازم توتیا آیینه خود را که من زنگار را چون طوطیان غماز می دانم
ربوده است آنچنان درد طلب از کف عنانم را که انجام سفر را پله آغاز می دانم
❈۴❈
نه کافر نعمتم تا نالم از ناسازی گردون که قدر گوشمال چرخ را چون ساز می دانم
نه کافر نعمتم تا نالم از ناسازی گردون که قدر گوشمال چرخ را چون ساز می دانم
❈۵❈
نسازد لن ترابی چون کلیم از طور نومیدم نمک پرورده عشقم، زبان ناز می دانم
زجیب خامشی چون شمع از آن سربرنمی آرم که لب وا کردن خود را دهان گاز می دانم
❈۶❈
درین بستانسرا صائب چنان خود را سبک کردم که رنگ چهره گل را گران پرواز می دانم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۵۷۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

بِنسینا persia۱۵۰۰@yahoo.com
2014-12-27T21:38:26
نسازد لن ترانی
صائب تبریزی
2023-01-13T10:27:53.7744001
لن ترابی اشتباه نوشته شده لن ترانی درسته که اشاره به آیه قرآن داره