صائب تبریزی:فروغ مهر در پیشانی دیوار میبینم صفای طلعت آیینه از زنگار میبینم
❈۱❈
فروغ مهر در پیشانی دیوار میبینم
صفای طلعت آیینه از زنگار میبینم
اگر در چاه، اگر در گوشه زندان بود یوسف
ز چشم دوربین من بر سر بازار میبینم
❈۲❈
نمیگردد حجاب بینش من پرده ظاهر
که در سر هر چه هر کس دارد از دستار میبینم
فریب دانه نتواند مرا در دام آوردن
که از آغاز هر کار آخر آن کار میبینم
❈۳❈
سرانجام دل سرگشته حیرانم چه خواهد شد
که من این نقطه را بسیار بیپرگار میبینم
تو کز اسرار وحدت غافلی اوراق برهم زدن
که من هر غنچه را گنجینه اسرار میبینم
❈۴❈
ز چشم اهل غفلت موبهمو خواب پریشان را
دل شبها به نور دیده بیدار میبینم
ز لوح دیده صائب شستهام تا گرد خودبینی
به هر جانب که رو میآورم دیدار میبینم
❈۵❈
کدامین شاخ گل صائب هوای گلستان دارد؟
که گل را در کمین رخنه دیوار میبینم
کامنت ها