گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:تمتع با کمال قرب از آن رعنا نمی‌بینم که زیر پا نبیند یار و من بالا نمی‌بینم

❈۱❈
تمتع با کمال قرب از آن رعنا نمی‌بینم که زیر پا نبیند یار و من بالا نمی‌بینم
مگر از دور گرد محمل لیلی نمایان شد؟ که از مجنون اثر در دامن صحرا نمی‌بینم
❈۲❈
کمینگاه نگاه حسرت آلودی است هر مویم اگر در چهره محجوب او رسوا نمی‌بینم
فرامش وعده من گر نه مکری در نظر دارد چرا امروز ذوق از وعده فردا نمی‌بینم؟
❈۳❈
به راهم خار ریزد خصم کوته‌بین، نمی‌داند که من چون شعله بی‌باک پیش پا نمی‌بینم
چه حاصل زین که چون پرگار پای آهنین دارم؟ چو من راه نجات از گردنش بی‌جا نمی‌بینم
❈۴❈
به درد و داغ غربت زان نهادم دل که چون گوهر گشاد این گره از ناخن دریا نمی‌بینم
من و دامان شب، کامروز در آفاق دامانی که داد من دهد، جز دامن شب‌ها نمی‌بینم
❈۵❈
نگاه عجز تیغ بد گهر را تیزتر سازد فلک گر تیغ بارد بر سرم بالا نمی‌بینم
ربوده است آنچنان فکر و خیال او مرا صائب که پیش پا به چندین دیده بینا نمی‌بینم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۵۸۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها