گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:غوطه در بحر گهر ز آبله پا زده‌ام در دل خاک قدم بر سر دریا زده‌ام

❈۱❈
غوطه در بحر گهر ز آبله پا زده‌ام در دل خاک قدم بر سر دریا زده‌ام
سود من از سفر خاک، که چشمش مرساد مشت خاکی است که در دیده دنیا زده‌ام
❈۲❈
تا در فیض گشوده است به رویم توفیق حلقه چون داغ بسی بر در دل‌ها زده‌ام
به خراش جگر خویش نظر داشته‌ام تیشه در ظاهر اگر بر دل خارا زده‌ام
❈۳❈
چه کند سیل گران‌سنگ به همواری دشت؟ خاک در دیده دشمن به مدارا زده‌ام
غوطه در خون زده چون پنجه مرجان دستم بس که کف بر سر شوریده چو دریا زده‌ام
❈۴❈
دست چون در کمر موج تهیدست زنم؟ من که چون رشته مکرر به گهر پا زده‌ام
این زمان در سفر قطره به جان می‌لرزم من که صد مرتبه چون سیل به دریا زده‌ام
❈۵❈
نیست بیکار درین مرحله یک نشتر خار همه را بر محک دیده بینا زده‌ام
عاجزم در گره خویش گشودن صائب من که نقب از مژه در سینه خارا زده‌ام

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۶۰۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

بِنسینا persia۱۵۰۰@yahoo.com
2014-12-28T15:52:57
بیت هشتم" سفر قطره"