گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:رفت آن روز که دامان بهار از دستم رفت چون برگ خزان دیده قرار از دستم

❈۱❈
رفت آن روز که دامان بهار از دستم رفت چون برگ خزان دیده قرار از دستم
گر چه چون موج ز دریا به کنار افتادم لله الحمد نرفته است کنار از دستم
❈۲❈
به سبکدستی من نیست کس از جانبازان می جهد خرده جان همچو شرار از دستم
می برد دست و دل از کار غزالش، ترسم که به یکبار رود دام و شکار از دستم
❈۳❈
از رگ ابر قلم بس که فشاندم گوهر چون صدف شد دل بحر آبله دار از دستم
خون ناحق شوم آنجا که فتد بر سر، کار رفته هر چند که گیرایی کار از دستم
❈۴❈
توتیا می شود آیینه ز جان سختی من سنگ بر سینه زند آینه دار از دستم
تا بر آن چاک گریبان نظر افتاد مرا رفت سر رشته آرام و قرار از دستم
❈۵❈
صائب از زخم ندامت جگرم شد صد چاک سینه موری اگر گشت فگار از دستم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۶۱۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها