گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:منم آن سیل که دریا نکند خاموشم کوه را کشتی طوفان زده سازد جوشم

❈۱❈
منم آن سیل که دریا نکند خاموشم کوه را کشتی طوفان زده سازد جوشم
از ملامت نکنم شکوه ز بی حوصلگی سخن تلخ می تلخ بود در گوشم
❈۲❈
جوش من لنگر آرام نمی داند چیست نیست چون باده نارس دو سه روزی جوشم
از خرابات مغان پای بروی نگذارم تا سبو دست نوازش نکشد بر دوشم
❈۳❈
چشم پرکار بتان ساغر خالی است مرا می گلرنگ چه باشد که رباید هوشم
نیم ایمن ز پشیمانی بی انصافان به زر قلب اگر یوسف خود بفروشم
❈۴❈
گر چه از شمع تهی نیست کنارم شبها دایم از شرم چو محراب تهی آغوشم
نیست از نوش چو زنبور به جز نیش مرا اگر چه نه دایره شد شان عسل از نوشم
❈۵❈
منم آن کودک بدخو که ز ناسازی دل نتوان کرد به کام دو جهان خاموشم
چون به پای خم می سر نگذارم صائب؟ من که از باده گلرنگ فزاید هوشم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۶۳۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها