گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:با دل تشنه و سوز جگر خود چه کنم؟ در صدف آب نسازم گهر خود چه کنم؟

❈۱❈
با دل تشنه و سوز جگر خود چه کنم؟ در صدف آب نسازم گهر خود چه کنم؟
مرهم امروز تویی داغ جگرریشان را ننمایم به تو داغ جگر خود چه کنم؟
❈۲❈
صندل امروز تویی دردسر عالم را پیش عیسی نبرم دردسر خود، چه کنم؟
من که از دوری منزل نفسم سوخته است با درازی شب بی سحر خود چه کنم؟
❈۳❈
چون خریدار گلوسوز درین عالم نیست ندهم طرح به موران شکر خود چه کنم؟
خانه تنگ جهان جای پرافشانی نیست گر بر آتش ننهم بال و پر خود چه کنم؟
❈۴❈
نیست از سوخته جانان اثری چون پیدا در دل سنگ ندزدم شرر خود چه کنم؟
(من که سر رشته تدبیر ز دستم رفته است نکنم خاک زمین را به سر خود، چه کنم؟)
❈۵❈
هیچ کس را خبری نیست چو از خود صائب من عاجز ز که پرسم خبر خود، چه کنم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۶۵۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها