گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:چند در پرده دل باده گلنار زنیم ای خوش آن روز که می بر سر بازار زنیم

❈۱❈
چند در پرده دل باده گلنار زنیم ای خوش آن روز که می بر سر بازار زنیم
چه کند با دل دریایی ما عشق مجاز چه قدر جوش به یک مشت خس و خار زنیم
❈۲❈
نشد از سبحه و زنار گشادی ما را دست چون زلف مگر بر کمر یار زنیم
سایه با شهپر اقبال هما گستاخ است خیز تا دست در آن طره طرار زنیم
❈۳❈
بیشتر زان که گذاریم درین راه قدم گوهر آبله را بر محک خار زنیم
چون سررشته آهنگ به دست دگری است تا به کی ناخن بیهوده بر این تار زنیم
❈۴❈
دل پریشان و پریشانتر ازو زلف حواس به چه جمعیت خاطر در گفتار زنیم
سخت ازین عالم افسرده به تنگ آمده ایم نان خود چند چو خورشید به دیوار زنیم
❈۵❈
دهن تیشه فرهاد به خون شیرین شد به چه امید دگر تیشه به کهسار زنیم
تا گشودیم نظر، رزق فنا گردیدیم چون شکوفه به زمین پیش که دستار زنیم
❈۶❈
رشته جاذبه مهر به خاک افتاده است چند چون شبنم گل خیمه به گلزار زنیم
صائب این آن غزل مرشد روم است که گفت خاک در دیده این عالم غدار زنیم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۶۸۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها