صائب تبریزی:منم که از جگر لاله داغ می دزدم فروغ از گهر شب چراغ می دزدم
❈۱❈
منم که از جگر لاله داغ می دزدم
فروغ از گهر شب چراغ می دزدم
به نیم جنبش ابرو خموش می گردم
به یک نسیم نفس چون چراغ می دزدم
❈۲❈
اگر به مجلس می صد حدیث تلخ رود
به زیرلب همه را چون ایاغ می دزدم
سراغ می کنم از مردمان نشان ترا
دگر ز رشک نشان از سراغ می دزدم
❈۳❈
ز داغ بی نمکی چند زخم من سوزد
ز بزم عشق نمکدان داغ می دزدم
دماغ نکهت تند نسیم زلف کراست
ز بوی سیب زنخدان دماغ می دزدم
❈۴❈
دگر عجب گل داغی به دستش افتاده است
ز صائب این گهر شب چراغ می دزدم
کامنت ها