صائب تبریزی:نه ذوق صحبت و نه میل گفتگو دارم لبی خموشتر از گوش آرزو دارم
❈۱❈
نه ذوق صحبت و نه میل گفتگو دارم
لبی خموشتر از گوش آرزو دارم
معاشران همه در پای خم ز دست شدند
منم که بر سر خود دست چون سبو شدم
❈۲❈
چه خنده های نمایان زبان زخمم کرد
هزار حلقه فزون جنگ با رفو دارم
ز بس که تند ز پهلوی محتسب گذرم
گمان برد که مگر سرکه در کدو دارم
❈۳❈
دهن گشودن من از خمار خاموشی است
گمان برند که من ذوق گفتگو دارم
به بخشش فلک پست دل نمی بندم
خبر ز عادت طفل بهانه جو دارم
❈۴❈
دمید صبح و نشدتر دماغ من صائب
دل پری ز تهیدستی سبو دارم
کامنت ها