گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:بس است روی دلی مشت استخوان مرا ز چشم شیر فتد برق در نیستانم

❈۱❈
بس است روی دلی مشت استخوان مرا ز چشم شیر فتد برق در نیستانم
ز شرم ناله ام از بس به خاک ریخته است زبان چو برگ توان رفت از گلستانم
❈۲❈
نه ذوق بودن و نه روی باز گردیدن چو خنده بر لب ماتم رسیده حیرانم
همین بس است که در آستانه عشقم اگر چه سوختنی همچو چوب دربانم
❈۳❈
مرا به کنج قفس بر ز بوستان صائب که مغز می شود از بوی گل پریشانم
اگر چه نیک نیم، خاک پای نیکانم عجب که تشنه بمانم، سفال ریحانم
❈۴❈
چو رشته قیمتم از پهلوی گهر باشد اگر گهر نبود من به خاک یکسانم
شوم به خانه مردم نخوانده چون مهمان که من به خانه خود چون نخوانده مهمانم
❈۵❈
ز ابر آب گرفتن وظیفه صدف است من آن نیم که به هر سفله لب بجنبانم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۷۳۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها