صائب تبریزی:جنون کجاست که دستی به کار بگشاییم ز کار چرخ گره غنچه وار بگشاییم
❈۱❈
جنون کجاست که دستی به کار بگشاییم
ز کار چرخ گره غنچه وار بگشاییم
ز برق آه بسوزیم مهر و ماهش را
گره ز رشته لیل و نهار بگشاییم
❈۲❈
چنین که تنگ گرفته است روزگار به ما
امید نیست درین روزگار بگشاییم
گل از جدایی ما می کند گریبان چاک
چه لازم است گریبان به خار بگشاییم
❈۳❈
متاع ما سخن و خلق پنبه در گوشند
درین قلمرو و غفلت چه بار بگشاییم؟
فلک ز کاهکشان تنگ بسته است کمر
چگونه ما کمر کارزار بگشاییم؟
❈۴❈
به زور بازوی اقبال کار پیش نرفت
مگر به قوت دل این حصار بگشاییم
چنین که مست غرورند عالمی صائب
سرفسانه شیرین چه کار بگشاییم؟
کامنت ها