گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:بی خواست بس که بار دل گلستان شدم بی اعتبار در نظر باغبان شدم

❈۱❈
بی خواست بس که بار دل گلستان شدم بی اعتبار در نظر باغبان شدم
نانم همان به خون شفق غوطه می زند چون صبح اگر چه پیر درین آستان شدم
❈۲❈
از سنگ خاره می گذرد تیر آه من از بار درد اگر چه دو تا چون کمان شدم
تا کی چو سرو دست توان داشت در بغل؟ از بی بری به خار گلشن گران شدم
❈۳❈
گرد ملال و زنگ الم بود حاصلم از سینه گر چه آینه دار جهان شدم
تنگ شکر شد از سخنم گوش روزگار هر چند چون دهان ز نظرها نهان شدم
❈۴❈
نگرفت هیچ کس به ثمر دست من چو سرو چندان که ایستاده درین بوستان شدم
اول ز رشک محرمیم سرمه داغ بود چون خواب رفته رفته به چشمش گران شدم
❈۵❈
نتوان شکست خاطر بلبل برای گل با دست و دامن تهی از بوستان شدم
فیض شراب کهنه مرا کرد نوجوان دل زنده از توجه پیر مغان شدم
❈۶❈
رنگ من از شکستگی آن رو فتاده است شرمنده توجه باد خزان شدم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۷۹۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها