صائب تبریزی:ما همچو آفتاب به هرجا رسیدهایم هر کوچهای که هست به عالم دویدهایم
❈۱❈
ما همچو آفتاب به هرجا رسیدهایم
هر کوچهای که هست به عالم دویدهایم
وحشت کنیم ازآن که به خلق است آشنا
ما چون غزال، رام زهر خود رمیدهایم
❈۲❈
گر خون عرق کنیم چو خورشید دور نیست
باری که آسمان نکشد ما کشیدهایم
چون میوه پخته گشت گرانی برد ز باغ
ما بار نخل چون ثمر نارسیدهایم
❈۳❈
دلهای مرده را ز دمی زنده کردهایم
هرجا که همچو صبح قیامت دمیدهایم
کامنت ها