صائب تبریزی:برخیز تا به عالم بی چند و چون رویم از خود به تازیانه آهی برون رویم
❈۱❈
برخیز تا به عالم بی چند و چون رویم
از خود به تازیانه آهی برون رویم
بیرون کنیم رخت گل آلود جسم را
سر پا برهنه بر فلک آبگون رویم
❈۲❈
از فیل بند چرخ برآییم، تا به کی
کج کج بر این بساط چو اسب حرون رویم؟
بر صفحه جهان رقم نیستی کشیم
زان پیش کز قلمرو هستی برون رویم
❈۳❈
از آفتاب کی سر ما گرم می شود؟
از دست، کی به این قدح واژگون رویم؟
با عشق جان شکار دلیری ز عقل نیست
در کام شیر، چند پی آزمون رویم؟
❈۴❈
در آتش است شبنم گل از حضور ما
از بس که آرمیده در ین بحر خون رویم
در اشک گرم غوطه زند چشم آهوان
روزی که ما ز دامن دشت جنون رویم
❈۵❈
صائب ز تنگ خلقی ابنای روزگار
وقت است کز قلمرو هستی برون رویم
کامنت ها