گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:از جام بیخودی کرد ساقی خداپرستم بودم ز بت پرستان تا از خودی نرستم

❈۱❈
از جام بیخودی کرد ساقی خداپرستم بودم ز بت پرستان تا از خودی نرستم
راهی که راهزن زد یک چند امن باشد ایمن شدم ز شیطان تا توبه را شکستم
❈۲❈
ساقی و باده من از سینه جوش می زد روزی که بود مطرب از نغمه الستم
زان دم که عشق او بست از نیستی میانم ز نار تازه ای شد احرام هر چه بستم
❈۳❈
با دست در کف تن تا در خمار باشم دارم تمام عالم روزی که نیم مستم
از خود مرا برون بر، تا کی درین خرابات مستی و هوشیاری سازد بلند و پستم؟
❈۴❈
از صحبت گرانان در زیر سنگ بودم جز گوشه دل خود در هر کجا نشستم
از نوخطان گسستم سررشته محبت زان دم که صائب آمد زلف سخن به دستم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۹۴۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

مظفر محمدی الموتی خشکچالی
2021-12-03T13:35:52.9997118
بیت چهارم: «ز نار»، اشتباه تایپی است: «زنار» صحیح است:ز آن‌دم که عشق او بست از نیستی میانم / «زنّار» تازه‌ای شد احرام هر چه بستم