گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:می کند گل زردرویی از شراب دیگران دردسر می گردد افزون از گلاب دیگران

❈۱❈
می کند گل زردرویی از شراب دیگران دردسر می گردد افزون از گلاب دیگران
با وضوی دیگری می بندد احرام نماز تازه دارد هر که روی خود به آب دیگران
❈۲❈
چون صدف از گوهر خود خانه من روشن است نیست چشم من به ماه و آفتاب دیگران
می کند با دیده مغرور من کار نمک گر فتد در کلبه من ماهتاب دیگران
❈۳❈
از جواب خشک گردم بیش از احسان تر دماغ چشمه حیوان من باشد سراب دیگران
چون نسیم صبح، گردم گرد هر جا غنچه ای است می گشاید دل مرا از فتح باب دیگران
❈۴❈
خفته را گر خفتگان بیدار نتوانند کرد چون مرا بیدار کرد از خواب، خواب دیگران؟
گر نه پیوسته است با هم رشته جان ها، چرا عمر کوته شد مرا از پیچ و تاب دیگران؟
❈۵❈
از خدا شرمی نداری در گنهکاری، ولی دست می داری ز عصیان از حجاب دیگران
از حساب کرده های خود نظر پوشیده ای نیستی یک لحظه فارغ از حساب دیگران
❈۶❈
در قبول شعر هر کس را مذاق دیگرست حالی عاشق نگردد انتخاب دیگران
چند در افسانه سنجی روزگارم بگذرد؟ تا به کی بیدار باشم بهر خواب دیگران؟
❈۷❈
می توان صائب به سیلی روی خود تا سرخ داشت از چه باید کرد رنگین از شراب دیگران؟

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۹۷۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

بابک بامداد مهر
2019-10-08T08:57:23
چون مرابیدارکرد ازخواب،خواب دیگرانزیباست،درست است که خفته نمی تواندخفته رابیدارکندولی من از خواب (غفلت)دیگران به خودآمدم وبیدارشدم