صائب تبریزی:فارغند از قید چرخ نیلگون دیوانگان رفته اند از حلقه ماتم برون دیوانگان
❈۱❈
فارغند از قید چرخ نیلگون دیوانگان
رفته اند از حلقه ماتم برون دیوانگان
هر دم از بی اختیاری صورتی بر می کنند
مهره مومند در دست جنون دیوانگان
❈۲❈
سنگ طفلان چیست، کز جان و دل سختی پذیر
کوه را سازند بی صبر و سکون دیوانگان
در بیابانی که باشد لاله زارش بوی خون
مست گردند از شراب لاله گون دیوانگان
❈۳❈
تا ز چشم شور ارباب خرد ایمن شوند
می زنند از داغ، نعل واژگون دیوانگان
بلبلان دیوانه اند و بوی گل از اتحاد
می دود در کوچه و بازار چون دیوانگان
❈۴❈
می کند باد مخالف شور دریا را زیاد
می شوند آشفته صائب از فسون دیوانگان
کامنت ها