صائب تبریزی:چند بزم باده پنهان از حریفان ساختن؟ خویش را آراستن، آیینه پنهان ساختن
❈۱❈
چند بزم باده پنهان از حریفان ساختن؟
خویش را آراستن، آیینه پنهان ساختن
پنجه خورشید را در آستین دزدیدن است
عشق را در پرده ناموس پنهان ساختن
❈۲❈
کار بر شیرازه زلف تو مشکل می شود
ورنه آسان است دلها را پریشان ساختن
می تواند مور، اگر بخت سخن یاری کند
پایتخت خویش از دست سلیمان ساختن
❈۳❈
می چکد جای عرق خون از جبین آفتاب
نیست آسان سنگ را لعل بدخشان ساختن
از جوانمردی است با یک قرص همچون آفتاب
عالمی را بی نیاز از خوان احسان ساختن
❈۴❈
چون صدف پیش ترشرویان برای قطره ای
دست خود را کاسه دریوزه نتوان ساختن
پیش دانا از تمام علم ها بالاترست
خویش را با دانش سرشار نادان ساختن
❈۵❈
یا ز سیلاب حوادث رو نباید تافتن
یا نباید خانه در صحرای امکان ساختن
بر سر گفتار صائب را قدح می آورد
کار آیینه است طوطی را سخندان ساختن
کامنت ها