گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:پیش هر تلخی نریزم آبروی خویشتن می خورم قند از شکست آرزوی خویشتن

❈۱❈
پیش هر تلخی نریزم آبروی خویشتن می خورم قند از شکست آرزوی خویشتن
رشته این تنگ چشمان رنج باریک آورد می کنم از جسم زار خود رفوی خویشتن
❈۲❈
می فشارم، گر به حرف شکوه بگشاید دهن چون سبو دستی که دارم بر گلوی خویشتن
در کف آیینه چون سیماب می لرزد به خویش؟ آنچنان لرزد دلم بر آبروی خویشتن
❈۳❈
فارغم چون طوطی از حسن گلوسوز شکر من که شکر می خورم از گفتگوی خویشتن
در غریبی چاره گرد یتیمی چون کنم؟ من که در دریا ندارم شستشوی خویشتن
❈۴❈
پیش آن پاکیزه دامن، خانه نارفته ام گر چه عمرم صرف شد در رفت و روی خویشتن
نیست ممکن این کشاکش از رگ جانم رود تا نپیوندم به دریا آب جوی خویشتن
❈۵❈
تا شدم چون نافه دور از ناف آهوی ختن می فرستم قاصدی هر دم ز بوی خویشتن
چون به رنگ زرد من بر می خورد برگ خزان زعفران می مالد از خجلت به روی خویشتن
❈۶❈
بی خبر از پیچ و تاب هم سیه روزان نیند می توان پرسید حال ما ز موی خویشتن
بارها نومید برگشتم ز دکان مسیح به که خود باشم به همت چاره جوی خویشتن
❈۷❈
چون غبارآلود می گردم ز خواب بی غمی تازه می سازم به خون دل وضوی خویشتن
بس که صائب خویش را در عشق او گم کرده ام می کنم از همنشینان جستجوی خویشتن

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۰۱۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها