گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:زلف مشکین را ز صبح عارض خود دور کن چون چراغ روز، گل را در نظر بی نور کن

❈۱❈
زلف مشکین را ز صبح عارض خود دور کن چون چراغ روز، گل را در نظر بی نور کن
سرنوشت عشق از پیشانی من روشن است چون توان با آب گفتن عکس را مستور کن؟
❈۲❈
شعله چون برگ خزان از آه سردم رنگ باخت فکر فانوس ای کلیم از بهر شمع طور کن
خاطر آیینه وحدت غبارآلود شد گرد هستی را به چوب دار از خود دور کن
❈۳❈
خاکساری جاده ای دارد ز مو باریکتر گردن تسلیم نازک چون میان مور کن
سر چه باشد کس نبازد در ره داغ جنون؟ این کدوی پوچ را در کار این زنبور کن
❈۴❈
دوش خاطر را سبک کن صائب از گرد حیات رو به معراج فنا آنگاه چون منصور کن

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۰۶۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها