گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:از جفای چرخ نالیدن نمی آید ز من گوش خصم سفله تابیدن نمی آید ز من

❈۱❈
از جفای چرخ نالیدن نمی آید ز من گوش خصم سفله تابیدن نمی آید ز من
دست بیعت با توکل داده ام روز ازل از برای رزق کوشیدن نمی آید ز من
❈۲❈
شمعم اما خانه همسایه از من روشن است بر فروغ خویش چسبیدن نمی آید ز من
برنمی خیزد صدا از دست چون تنها بود پیش بی دردان خروشیدن نمی آید ز من
❈۳❈
خانه صیاد می دانم لباس فقر را خرقه تزویر پوشیدن نمی آید ز من
بی میانجی مهربان می خواهم آن دلدار را گل به دست دیگران چیدن نمی آید ز من
❈۴❈
گر چه دارم صد زبان آتشین چون آفتاب از گناه خویش پرسیدن نمی آید ز من
آسمان گو توتیا کن استخوان های مرا رو به خاک عجز مالیدن نمی آید ز من
❈۵❈
گر چه دارم پنجه شیر ژیان در آستین سینه موری خراشیدن نمی آید ز من
ریشه غم، زعفران گردد اگر در سینه ام چون گل تصویر، خندیدن نمی آید ز من
❈۶❈
در کنار گل چو شبنم جای خود وا می کنم سینه بر خاشاک مالیدن نمی آید ز من
داغ را از ننگ مرهم کرده ام صائب خلاص گل به روی مهر مالیدن نمی آید ز من

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۱۰۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها