گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:نیست جز لخت جگر چیزی دگر بر خوان من از پشیمانی دل خود می خورد مهمان من

❈۱❈
نیست جز لخت جگر چیزی دگر بر خوان من از پشیمانی دل خود می خورد مهمان من
در مصیبت خانه ام گرد تعلق فرش نیست سیل خجلت می برد از خانه ویران من
❈۲❈
از تنور خاک، نان من فطیر آمد برون از تنور آسمان تا چون برآید نان من
قطع پیوند تعلق کرده ام زین خاکدان داغ دارد خار را کوتاهی دامان من
❈۳❈
می کند با آستین جوهر ز روی تیغ پاک آن که می چیند به دامن اشک از مژگان من
گریه من بحر را در حقه گرداب کرد کیست مرجان تا زند سرپنجه با مژگان من؟
❈۴❈
از تنور هر حبابی سر کشد طوفان نوح چون به دریا رو نهد چشم محیط افشان من
نکهت زلف تو راه شش جهت را بسته است از کدامین ره به هوش آید دل حیران من؟
❈۵❈
در سر شوریده من عقل شد سودای عشق دیو یوسف می شود در پله میزان من
صائب از بس شور معنی هر طرف انگیخته است یادی از دیوان محشر می دهد دیوان من

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۱۱۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها