گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:دل چو گردد صاف آن مه بی حجاب آید برون صبح چون گردید روشن، آفتاب آید برون

❈۱❈
دل چو گردد صاف آن مه بی حجاب آید برون صبح چون گردید روشن، آفتاب آید برون
می جهد آتش چو شمع از دیده گریان من هیچ کس نشنیده است آتش ز آب آید برون
❈۲❈
بی دهن شو تا غم روزی نباید خوردنت کوزه لب بسته از خم پر شراب آید برون
گریه چندین عقده مشکل به کار دل فزود از نزول قطره از دریا حباب آید برون
❈۳❈
موج بی آرام باشد بحر تا در شورش است نبض عاشق چون به مرگ از اضطراب آید برون؟
محو گردد در فروغ عشق، عقل خیره سر دزد در کنجی خزد چون ماهتاب آید برون
❈۴❈
تا نسوزی چرخ را صائب ز آه آتشین آفتاب دل محال است از حجاب آید برون

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۱۳۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها