گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:حرف پوچی کز دهان اهل لاف آید برون تیغ چو بینی است کز جهل از غلاف آید برون

❈۱❈
حرف پوچی کز دهان اهل لاف آید برون تیغ چو بینی است کز جهل از غلاف آید برون
جان قدسی روز خوش در پیکر خاکی ندید این سزای آن پری کز کوه قاف آید برون
❈۲❈
عیش صافی در بساط گردش افلاک نیست چون می از مینای بر هم خورده صاف آید برون؟
چون هنر کامل شود خود می شود غماز خود خون چو گردد مشک، آهو را ز ناف آید برون
❈۳❈
آن نگاه شرمگین نگذاشت جان در هیچ کس آه ازان روزی که این تیغ از غلاف آید برون
در غریبی می شود رنگین سخن بیش از وطن سرخ رو گردد چو شمشیر از غلاف آید برون
❈۴❈
بی توقف واصل دریای رحمت می شود از تن خاکی روان هر که صاف آید برون

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۱۳۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها