گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:کی سخن خام از لب فرزانه می آید برون؟ باده چون شد پخته از میخانه می آید برون

❈۱❈
کی سخن خام از لب فرزانه می آید برون؟ باده چون شد پخته از میخانه می آید برون
از زبان خامه من لفظ های آشنا در لباس معنی بیگانه می آید برون
❈۲❈
دانه دل را تو پامال علایق کرده ای ورنه خرمن ها ازین یک دانه می آید برون
ناله ناقوس دارد هر سر مو بر تنم این سزای آن که از بتخانه می آید برون
❈۳❈
در شبستان که بوده است و کجا می خورده است؟ آفتاب امروز خوش مستانه می آید برون
عالمی از داغ عالمسوز ما در آتشند دود شمع ما ز صد کاشانه می آید برون
❈۴❈
کعبه گر آید به استقبال من پر دور نیست دود شمع ما ز صد کاشانه می آید برون
می تند گرد دهانش همچو خط عنبرین هر حدیثی کز لب جانانه می آید برون
❈۵❈
گرد هستی در حریم پاکبازان توتیاست دست خالی سیل ازین ویرانه می آید برون
جامه فانوس می گردد ز غیرت شمع را لاله ای کز تربت پروانه می آید برون
❈۶❈
در سواد خامه من گفتگوی سهل نیست زین نیستان نعره شیرانه می آید برون
هر کسی در عالم خود شهریار عالم است وای بر جغدی که از ویرانه می آید برون
❈۷❈
نفس را مگذار پا از حد خود بیرون نهد می شود گم طفل چون از خانه می آید برون
می شود صائب ز بی تابی دل غواص آب از صدف تا گوهر یکدانه می آید برون

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۱۵۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها