گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:چه عاجز مانده ای، دامان همت بر کمر می زن برون از پرده افلاک چون آه سحر می زن

❈۱❈
چه عاجز مانده ای، دامان همت بر کمر می زن برون از پرده افلاک چون آه سحر می زن
مکن لنگر چو داغ لاله یک جا از گرانجانی چو شبنم هر سحرگه خیمه در جای دگر می زن
❈۲❈
نباشد لشکر خواب گران را تاب فریادی به هویی عالم آسوده را بر یکدگر می زن
بیفشان آستین بر حاصل این باغ پر آفت دگر چون سرو دست بی نیازی بر کمر می زن
❈۳❈
مکن از حرص بر خود زندگی را تلخ چون موران بکش سر در گریبان، غوطه در بحر شکر می زن
سواد عشق در زیر نگین آسان نمی آید چو داغ لاله چندی کاسه در خون جگر می زن
❈۴❈
اگر چون مرغ نوپرواز کوتاه است پروازت پر و بالی به کنج آشیان بر یکدگر می زن
تو کز اندیشه دام و قفس بر خویش می لرزی به کنج آشیان بنشین، گره بر بال وپر می زن
❈۵❈
چه باشد قطره آبی که نتوان دست ازان شستن؟ هم از گرد یتیمی خاک در چشم گهر می زن
نثار تازه رویان ساز نقد وقت را صائب در ایام بهاران از زمین چون دانه سر می زن

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۲۱۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها