گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:دلا چون ذره زین وحشت سرا آهنگ بالا کن سرشک گرمرو را شمع بالین مسیحا کن

❈۱❈
دلا چون ذره زین وحشت سرا آهنگ بالا کن سرشک گرمرو را شمع بالین مسیحا کن
هر آن راز نهان کز جام جم روشن نمی گردد بپوشان چشم (و) در آیینه زانو تماشا کن
❈۲❈
به گردون برد زور شهپر توفیق شبنم را تو هم در حلقه افتادگانی، چشم بالا کن
سواد شهر از تنگی به داغ لاله می ماند ازین زندان مشرب روی در دامان صحرا کن
❈۳❈
اگر تن از سرت چون پنبه بردارند از مینا به روی اهل مجلس خنده قهقه چو مینا کن
متاع ساده لوحی می خرد سوداگر محشر بیاض سینه پاک از نقطه سهو سویدا کن
❈۴❈
چو خون در کوچه باغ رگ سراسر تا به کی گردی؟ به نشتر آشنا شو گلفشانی را تماشا کن
چو گوهر در کف دست صدف تا کی گره باشی؟ ازین ماتم سرای استخوانی رو به دریا کن
❈۵❈
بکش مانند صائب پای در دامان گمنامی گل پژمرده پرواز را در کار عنقا کن

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۲۱۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها