گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:سفر نزدیک شد، فکر اقامت را ز سر وا کن مهیای وداع آشیان شو، بال و پر وا کن

❈۱❈
سفر نزدیک شد، فکر اقامت را ز سر وا کن مهیای وداع آشیان شو، بال و پر وا کن
ندارد سیل بی زنهار رحمت بر گرانخوابان ز پای خویش این بند گران را پیشتر وا کن
❈۲❈
وداع برگ هستی را به ایام خزان مفکن چو گل در نوبهار این سست پیمان را ز سر وا کن
ترا آسوده آب و دانه در کنج قفس دارد ز آب و دانه بگذر، این گره از بال و پر وا کن
❈۳❈
به مستی مگذران چون بلبل ایام بهاران را چو گل گوشی درین بستان به تحقیق خبر وا کن
نه ای از لاله کمتر در ریاض دردمندی ها گریبانی به داغ سینه سوز ای بی جگر وا کن
❈۴❈
به سرو و بید دامن باز کردن بی ثمر باشد اگر وا می کنی دامن، به نخل خوش ثمر وا کن
اگر چون نیشکر سنگین دلان پامال سازندت تو از هر بند انگشتی سر تنگ شکر وا کن
❈۵❈
نمی خواهد بصیرت وحشت از دنیای بی حاصل نداری گر دل بیدار، چشمی چون شرر وا کن
به راه پر خطر دامان کوشش از میان بگشا به منزل چون رسی بند قبا بگشا، کمر وا کن
❈۶❈
نداری چون صدف گر صبر صائب بر تهیدستی لب دریوزه پیش مردم والاگهر وا کن

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۲۲۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها