گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:نبندد دشمن آتش زبان طرف از گزند من به فریاد آورد دریای آتش را سپند من

❈۱❈
نبندد دشمن آتش زبان طرف از گزند من به فریاد آورد دریای آتش را سپند من
نهالی بود استغنا، زمین گیر گرانجانی به اندک فرصتی سروی شد از طبع بلند من
❈۲❈
به روی دوزخ خونگرم حرف سرد می گوید کجا سازد به جنت خاطر مشکل پسند من؟
تغافل بر مسیحا می زدم از درد بی درمان به درمان کرد محتاجم دل نادردمند من
❈۳❈
سخنگو می شود چشمی که من باشم نظربازش زبان دان می شود مرغی که می افتد به بند من
برون آی از نقاب شرم تا از خود برون آیم که از افسردگی پا در حنا دارد سپند من
❈۴❈
به همت نکهت گل را عنان پیچیده ام صائب تذرو رنگ نتواند پریدن از کمند من

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۲۳۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها