گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:ز ابر آن روز آید روشنی بخش جهان بیرون که آید از نقاب شرم روی دلستان بیرون

❈۱❈
ز ابر آن روز آید روشنی بخش جهان بیرون که آید از نقاب شرم روی دلستان بیرون
ز جیب غنچه بیرون آورد گل دست گستاخی چو از گلشن رود آن شاخ گل دامن کشان بیرون
❈۲❈
اگر از دورباش بوستان پیرا نیندیشد سر از یک طوق با قمری کند سرو روان بیرون
سخن کش خامه حرف آفرین را می کند گویا به پای خود نیاید هیچ مغز از استخوان بیرون
❈۳❈
ره باریک سوزن رشته ها را بی گره سازد سخن سنجیده می آید ازان تنگ دهان بیرون
مجو با قامت خم لنگر از عمر سبک جولان که استادن ندارد تیر چون رفت از کمان بیرون
❈۴❈
مرا بگذار خامش گر ز حرف راست می رنجی که شمع راست را می آید آتش از دهان بیرون
ز روی شرمگینان بلبل حیران چه گل چیند؟ که با دست تهی گلچین رود زین گلستان بیرون
❈۵❈
سبکروحان نمی سازند صائب با گرانباران که می آید نسیم پیرهن از کاروان بیرون

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۲۴۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها