گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:شنیدم دختر رز را ز محفل کرده ای بیرون به جان خود بگو جانا که از دل کرده ای بیرون؟

❈۱❈
شنیدم دختر رز را ز محفل کرده ای بیرون به جان خود بگو جانا که از دل کرده ای بیرون؟
اگر در پرده فانوس، اگر در غنچه می بینم تو از شوخی سری از جیب محمل کرده ای بیرون
❈۲❈
همیشه مردم چشم من از خون جگر پوشد لباسی را که پنداری ز بسمل کرده ای بیرون
دم عیسی به استقبال روحت جان فشان آید گر از خود جامه آلوده گل کرده ای بیرون
❈۳❈
نرفتی نعره واری راه و خرسندی چنان صائب که پنداری سر از انجام منزل کرده ای بیرون

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۲۵۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها