گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:چشم خورشید به رخسار تو باشد روشن نیست یک سرو به غیر از تو درین سبز چمن

❈۱❈
چشم خورشید به رخسار تو باشد روشن نیست یک سرو به غیر از تو درین سبز چمن
یوسف از غیرت آن نرگس نیلوفر رنگ رفت تا مصر که در نیل زند پیراهن
❈۲❈
بگذار از پرده ناموس که سرگرمی عشق نه چراغی است که پوشیده شود از دامن
همچنان می پرد از بی خبری چشم حباب گر چه با بحر بود در ته یک پیرهن
❈۳❈
هاله ماه ز شوق تو گشاده است آغوش چند چون شمع توان بود گرفتار لگن؟
تن به زندان غریبی ندهد کس، چه کند؟ نیست بی چاه حسد دامن صحرای وطن
❈۴❈
مرگ در مذهب ما رخصت بال افشانی است صبح امید دمد اهل صفا را ز کفن
صائب این آن غزل مرشد روم است که گفت بشکن شاخ نبات و دل ما را مشکن

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۲۵۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها