صائب تبریزی:هوای جام صبوح و می شبانه مکن دل چو کعبه خود را شرابخانه مکن
❈۱❈
هوای جام صبوح و می شبانه مکن
دل چو کعبه خود را شرابخانه مکن
دو تیغ را نکشد یک نیام در آغوش
برون نرفته ز خود یاد آن یگانه مکن
❈۲❈
به جستجوی تو هر خوشه صد زبان شده است
برای نان دل خود چاک همچو دانه مکن
تو نونیاز و زمانه است کهنه کشتی گیر
تلاش کشتی خصمانه با زمانه مکن
❈۳❈
حضور تیره دلان سرمه سای آوازست
در آن چمن که بود زاغ، آشیانه مکن
مباد شانه شمشاد دلشکسته شود
دگر به دست، سر زلف خویش شانه مکن
❈۴❈
درین دو هفته که گل گرم محمل آرایی است
دماغ صرف سرانجام آشیانه مکن
به گرد کعبه نگشتن ز سست عزمی توست
گران رکابی توفیق را بهانه مکن
❈۵❈
درین زمانه که دشمن ز خانه می خیزد
دلیر تکیه به خاشاک آشیانه مکن
چو قطره تن به جلای وطن مده ز محیط
سوار ابر مشو، برق تازیانه مکن
❈۶❈
چو داغ لاله گره کن نفس به دل صائب
ز تنگ حوصلگی آه عاشقانه مکن
ازین غزل دل عشاق سوختی صائب
دگر خیال غزل های عاشقانه مکن
کامنت ها