صائب تبریزی:خون دل است باده گلفام عاشقان چون لاله داغدار بود کام عاشقان
❈۱❈
خون دل است باده گلفام عاشقان
چون لاله داغدار بود کام عاشقان
گلبانگ عاشقان ز ثریا گذشته است
گردون چگونه حلقه کند نام عاشقان؟
❈۲❈
موجی است ماه عید ز بحر نشاط عشق
چون صبحدم شکفته بود شام عاشقان
شد ذره ذره ساغر زرین آفتاب
در عین گردش است همان جام عاشقان
❈۳❈
یاقوت رنگ باخت ز سرمای حادثات
سرخ است همچنان رخ گلفام عاشقان
سیمرغ عقل را به نظر درنیاورد
هر جا بساط پهن کند دام عاشقان
❈۴❈
مانند داغ لاله نماید سیه گلیم
خورشید بر صحیفه ایام عاشقان
انگشت زینهار برآورد ز آه گرم
صحرای محشر از اثر گام عاشقان
❈۵❈
عشق از جواب خشک تسلی نمی شود
روغن ز ریگ می کشد ابرام عاشقان
صائب دهان نشسته به آتش چو آفتاب
زنهار بر زبان نبری نام عاشقان
کامنت ها