گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:چند ای دل غمین به مداران گریستن؟ عیب است قطره قطره ز دریا گریستن

❈۱❈
چند ای دل غمین به مداران گریستن؟ عیب است قطره قطره ز دریا گریستن
از گریه خوشه های گهر چید دست تاک دارد درین حدیقه ثمرها گریستن
❈۲❈
صبح امید می دمد از دیده سفید دارد در آستین ید بیضا گریستن
آرد نفس گسسته برون صبح وصل را با سوز دل چو شمع به شبها گریستن
❈۳❈
از آه حسرت است اگر هست صیقلی آن را که دل سیاه شد از ناگریستن
کار دل شکسته پر خون من بود چون شیشه شکسته سراپا گریستن
❈۴❈
این آب از فشردن دل می شود روان حاصل نمی شود به تمنا، گریستن
ریزش سفید می کند ابر سیاه را روشن شود دل از دل شبها گریستن
❈۵❈
بر استقامت نظر شمع شاهدست یکسان به سور و ماتم دنیا گریستن
با اشک الفتی که بود دیده مرا طفل یتیم را نبود با گریستن
❈۶❈
گلگون اشک، تشنه میدان وسعت است مجنون صفت خوش است به صحرا گریستن
بر فوت وقت هم بفشان یک دو قطره اشک تا کی به فوت مطلب دنیا گریستن؟
❈۷❈
بعد از هزار سعی که بی پرده شد رخش شد دیده را حجاب تماشا گریستن
شوریده گر چنین شود اوضاع روزگار باید به حال مردم دنیا گریستن
❈۸❈
افسوس جان پاک بر این جسم بی ثبات بر مرگ خر بود ز مسیحا گریستن
بختش همیشه سبز بود، هر که را بود در آستین چو شمع مهیا گریستن
❈۹❈
زنگ هوس ز آینه دل نمی برد از چشم سرمه دار زلیخا گریستن
بی دخل مشکل است کرم، ورنه ابر را سهل است با ذخیره دریا گریستن
❈۱۰❈
نم در دل محیط نماند، اگر مرا باید به قدر خنده بیجا گریستن
شد شمع را دلیل به پروانه نجات خامش به روز بودن و شبها گریستن
❈۱۱❈
از چشم زخم، گوهر خود را نهفتن است پنهان شکفته بودن و پیدا گریستن
چون گریه است عاقبت هر شکفتگی با خنده جمع ساز چو مینا گریستن
❈۱۲❈
صد پیرهن عرق ز خجالت کنیم روز صائب شبی که فوت شد از ما گریستن

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۳۶۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها