گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:بوی گل و نسیم صبا می توان شدن گر بگذری ز خویش چها می توان شدن

❈۱❈
بوی گل و نسیم صبا می توان شدن گر بگذری ز خویش چها می توان شدن
شبنم به آفتاب رسید از فتادگی بنگر که از کجا به کجا می توان شدن
❈۲❈
از آسمان به تربیت دل گذشت آه گر درد هست، زود رسا می توان شدن
از روی صدق اگر ره مقصود سرکنی گام نخست، راهنما می توان شدن
❈۳❈
چوگان مشو که از تو خورد زخم بر دلی تا همچو گوی، بی سر و پا می توان شدن
چون نور آفتاب سبکروح اگر شوی بی چوب منع در همه جا می توان شدن
❈۴❈
گر هست در بساط تو مغز سعادتی قانع به استخوان پر هما می توان شدن
در دوزخی ز خوی بد خویش، غافلی کز خلق خوش بهشت خدا می توان شدن
❈۵❈
زنهار تا گره نشوی بر جبین خاک در فرصتی که عقده گشا می توان شدن
دوری ز دوستان سبکروح مشکل است ورنه ز هر چه هست جدا می توان شدن
❈۶❈
اوقات خود به فکر عصا پوچ می کنی در وادیی که رو به قفا می توان شدن
صائب در بهشت گرفتم گشاده شد از آستان عشق کجا می توان شدن؟

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۳۶۷

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

پویا
2009-12-02T10:30:46
بشکن حصار خویش و برو در دیار عشق کانجا رها ز چون و چرا می توان شدن---پاسخ: محل بیت لطفاً؟
پویا
2009-12-02T10:32:51
گر بگذری ز خویش چها می توان شدن---پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
پویا
2009-12-02T23:49:12
حاشیه اول استقبالیست توسط پویا