گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:دایم به یک قرار بود مشت خار من چون آشیان خوش است خزان و بهار من

❈۱❈
دایم به یک قرار بود مشت خار من چون آشیان خوش است خزان و بهار من
گرد یتیمی گهر آفرینشم بر هیچ دیده بار نباشد غبار من
❈۲❈
از ابر، تخم سوخته افسرده تر شود مرهم چه می کند جگر داغدار من
بر روی هم گذاشته ام دست چون صدف گوهر شود یتیم ز جیب و کنار من
❈۳❈
چون عقده های آبله از پاک گوهری موقوف زخم خار بود نوبهار من
خوابم بود به دولت بیدار همعنان بر راه کبک خنده زند کوهسار من
❈۴❈
کشتی در آب گوهر من کار می کند دریا ترست از گهر آبدار من
صائب مرا به باغ و بهار احتیاج نیست باغ و بهار من بود از خارخار من

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۳۹۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها