گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:ای دل به خرابات حقیقت گذری کن خود را به دو پیمانه جهان دگری کن

❈۱❈
ای دل به خرابات حقیقت گذری کن خود را به دو پیمانه جهان دگری کن
با مردم دیوانه قلم را نبود کار از داغ جنون تیر قضا را سپری کن
❈۲❈
کردی سفر دور بسی سود نبخشید یک بار هم از خود سفر مختصری کن
با آب و زمین عذر ز دهقان نپذیرند تقصیر مکن دانه خود را شجری کن
❈۳❈
از قیمت گوهر خبری نیست صدف را گنجینه خود عرض به صاحب نظری کن
در هیچ زمین نیست که فیضی نبود فرش چون پرتو خورشید به هر جا گذری کن
❈۴❈
زر را به زر آن کس که دهد اهل تمیزست نقد دل و جان صرف بت سیمبری کن
چن رشته دو تا شد ز گسستن شود ایمن پیوند دل زار به موی کمری کن
❈۵❈
کمتر نتوان بود به همت ز نگینی هر کار که نامی است به نام دگری کن
در دایره بی خبران است خبرها تحقیق خبر از دل هر بی خبری کن
❈۶❈
سیرت نکند جلوه در آیینه فولاد زنهار در آیینه زانو نظری کن
در پرده دل گر همه یک قطره خون است چون آبله صرف قدم نیشتری کن
❈۷❈
ای چرخ ازین بیش مده جلوه خورشید این داغ جهانسوز به کار جگری کن
این آن غزل و الهی ماست که فرمود رو داغ به جانی نه و خون در جگری کن

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۴۲۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها