گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:عشق سلطان و زمین میدان، فلک چوگان در او سرفرازان جهان چون گوی سرگردان در او

❈۱❈
عشق سلطان و زمین میدان، فلک چوگان در او سرفرازان جهان چون گوی سرگردان در او
عالم از حسن ازل یک چهره آراسته است در بهشت افتاد هر چشمی که شد حیران در او
❈۲❈
از سپهر سفله تشریف تن آسانی مخواه پیرهن از چاه دارد یوسف کنعان در او
گر به این عنوان کمان چرخ خواهد حلقه شد خنده سوفار گردد غنچه پیکان در او
❈۳❈
بحر خونخواری است بی ساحل جهان آب و گل کز تریهای فلک دایم بود طوفان در او
بعد عمری آسان گر لقمه ای احسان کند استخوان خشکی منت بود پنهان در او
❈۴❈
از گلستانی که من دارم امید برگ عیش نیست جز زخم نمایان یک لب خندان در او
بر سر بازار آب زندگی آیینه ای است چهره هر کس به نوبت می کند جولان در او
❈۵❈
نیست گر چرخ سدل خصم روشن گوهران از چه باشد در سیاهی چشمه حیوان در او؟
چون صدف هر سینه کز گرد علایق پاک شد گوهر شهوار گردد قطره باران در او
❈۶❈
بحر را هر چند در درگاه چوب منع نیست هست چندین دست رد از پنجه مرجان در او
نیست صائب دل غمین از تنگی زندان جسم چون صدف تنگ است گوهر می شود غلطان در او

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۴۴۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها