گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:خضر اگر در خواب بیند خنجر مژگان او می شود زخم نمایان عمر جاویدان او

❈۱❈
خضر اگر در خواب بیند خنجر مژگان او می شود زخم نمایان عمر جاویدان او
حسن شرم آلود او زیور نمی گیرد به خود شبنم بیگانه را ره نیست در بستان او
❈۲❈
آستین از شاخ گل دارند دایم بر دهن غنچه ها از شرم شکرخنده پنهان او
همچو آب زندگانی نیمخورد خضر نیست سر به مهر شرم باشد چشمه حیوان او
❈۳❈
نعل شبنم را ز برگ لاله بر آتش نهد اشتیاق آفتاب چهره تابان او
دامن از دسن نگارین زلیخا می کشد ماه مصر از اشتیاق گوشه زندان او
❈۴❈
عالمی چون گوی گردون بی سر و پا گشته اند تا که را از خاک بردارد خم چوگان او
خودفروشیهاش می شد با خریداری بدل یوسف مصری اگر می بود در دوران او
❈۵❈
از خط شبرنگ آورده است فرمانی رخش تا پیچید هیچ دل سر از خط فرمان او
روز محشر را به آسانی به شب می آورد هر که یک شب را به روز آورد در هجران او
❈۶❈
تا چه باشد مشت خاک من، که کوه طور را در فلاخن می گذارد شوخی جولان او
صائب از اندیشه ترتیب دیوان فارغ است هر که باشد سینه روشندلان دیوان او

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۴۵۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حسین
2014-08-17T12:26:53
سلام، بیت ششم ، کلمه سوم فکر کنم "دست" درست باشه نه "دسن".