گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:کشت بی خوشه خجالت کشد از روی درو مفکن ای تیغ اجل بر من بیدل پرتو

❈۱❈
کشت بی خوشه خجالت کشد از روی درو مفکن ای تیغ اجل بر من بیدل پرتو
گردش چرخ بدو نیک ز هم نشناسد آسیا تفرقه از هم نکند گندم و جو
❈۲❈
با لب خشک سکندر ز سیاهی برگشت یک دم آب به قسمت نفزاید تک و دو
در شکستن حذر از شیشه فزون باید کرد لشکری را که شکسته است به دنبال مرو
❈۳❈
عشق از حال پریشان شدگان غافل نیست همه جا دیده خورشید بود با پرتو
برق از تندی خود زود فنا می گردد نیست ممکن که نبازد سر خود تیز جلو
❈۴❈
سبحه از دست بینداز که بر دل بارست میفروش آنچه ز مستان نستاند به گرو
چه بود دولت دنیا که به آن فخر کنند؟ گشت در غار ازین شرم نهان کیخسرو
❈۵❈
تازه عاشق نتواند که نگرید صائب بیشتر آب تراوش کند از کوزه نو

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۵۰۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

دکتر بهرام شاهی
2019-12-26T11:07:10
مصرع دوم از بیت هفتم:گویا درست این باشد:می فروش آنچه ز مستان نستانند گروزیرا که در مصرع نحست می گوید: "تسبیح را بدور بینداز که تنها، باری ست بر دل". اینست، در مصرع دوم اندرز می دهد که: "آنچه را از مستان به گرو نمی ستانند (یعنی، تسبیح را) به فروش برسان" و از شرش رها شو.