گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:مشو چو موج شلاین به هر کنار و برو کمند طول امل را فراهم آر و برو

❈۱❈
مشو چو موج شلاین به هر کنار و برو کمند طول امل را فراهم آر و برو
جهان تیره نه جای سپیدکاران است سبک ز دل نفسی چون سحر برآر و برو
❈۲❈
بریز برگ تعلق ز خود مسیحاوار سر سپهر به زیر قدم درآر و برو
قمار عشق ندارد ندامت از دنبال بباز هر دو جهان را درین قمار و برو
❈۳❈
نثار توست همه گنج های روی زمین مشو مقید سیم و زر نثار و برو
مکن چو شمع به یک خانه عمر خود را صرف چو آفتاب به هر جا سری بدار و برو
❈۴❈
جهان شکار و تو چون برق بر جناح سفر بگیر ران کبابی ازین شکار و برو
چو پیش روی تو آید هر آنچه می کاری مکن نگاه به دنبال خود، بکار و برو
❈۵❈
چو رفتن از سر کوی وجود ناچارست چو شمع، ماتم خود پیشتر بدار و برو
ز انتظار مکش طایران قدسی را سری ز بیضه درین آشیان برآ و برو
❈۶❈
به یک رفیق موافق بساز در عالم منافقان جهان را به هم گذار و برو
ز لاله زار جهان نیست حاصلی جز داغ مبند دل به تماشای لاله زار و برو
❈۷❈
نسیم مصر طلبکار پاک چشمان است سفید ساز نظر را ز انتظار و برو
مشو مقید ویرانه جهان چون سیل سبک دو پای تعلق (ز) گل برآر و برو
❈۸❈
ز فیض بی ثمری سرو فارغ از سنگ است به برگ سبز قناعت کن از (بهار) و برو
زمین پاک درین روزگار اکسیرست مریز دانه خود را به شوره زار و برو
❈۹❈
به قدر سعی، صفا یافتند راهروان به هر دو گام درین راه سر مخار و برو
هزار زخم نمایان اگر خوری بر دل به روی دشمن خونخوار خود میار و برو
❈۱۰❈
مباد دولت بیدار را به خواب دهی نمک به چشم گرانخواب خود فشار و برو
چو می برند بخواهی نخواهی از دستت ببوس نقد دل و بر زمین گذار و برو
❈۱۱❈
حریف راهزنان عدم نمی گردی به زلف او دل و دین و خرد سپار و برو
میانجی می و مینا نه کار سنگ بود دل مرا و غمش را به هم گذار و برو
❈۱۲❈
جهان کرایه دیدن نمی کند صائب چو غنچه سر ز گریبان برون میار و برو
جواب آن غزل است این که گفت عارف روم به هر زمین که رسی دانه ای بکار و برو

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۵۲۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حسن رحمانی
2021-10-14T10:27:03.7234589
من جستجو کردم و معنی شلاین رو پیدا نکردم، کسی میدونه در بیت اول شلاین به چه معنیه؟
سیده فاطمه حسینی
2021-12-22T13:21:02.0570214
سلام؛ من این معنی را پیدا کردم ﺷــﻮﺥ ﻭ ﻧﺎﺧﻮﺵ ﻭ ﻣﺤﻜﻢ ﻭ ﺳــﺨﺖ ﺩﺭ ﮔﻴﺮﻧﺪﻩ ﺑﻪ ﭼﻴﺰﻯ. (ﻏﻴﺎﺙ ﺍﻟّﻠﻐﺎﺕ)  در لغت نامه دهخدا با صورت "شلائین" ثبت شده است.
روح اله یگانه
2021-12-28T00:51:38.0259789
شلاین-شلایین:(ترکی) بسیار اصرار و تقاضا کننده به شکل افراط  با این توضیح میشه مصرع اول رو اینطور معنا کرد: موج همیشه در حال رفت و برگشت در آغوش ساحل هست (کنار هم معنی ساحل و هم معنی آغوش رو میده و حتی حاشیه و مسایل فرعی) و بنوعی در حال التماس بوده و نمیتواند جدا شده و به مسیر خودش ادامه بدهد. نوعی تکرار بیهوده شاعر میگه مانند موج دریا نباش که در مسایل فرعی و دلبستگی های روزمره بمانی و عمر را تلف کنی، سعی کن دل بکنی و به مسیر ادامه بدهی