صائب تبریزی:ای شاخ گل شکسته طرف کلاه تو پیچ و خم بنفشه ز خط سیاه تو
❈۱❈
ای شاخ گل شکسته طرف کلاه تو
پیچ و خم بنفشه ز خط سیاه تو
بوی گل از ادب نکند پای خود دراز
در سایه گلی که بود خوابگاه تو
❈۲❈
از پیچ و تاب حلقه کند نام آفتاب
خطی که گشت هاله رخسار ماه تو
خون همچو نافه در جگرش مشک می شود
پیچد به هر دلی که خط دل سیاه تو
❈۳❈
دیگر شکسته دل خود را نکرد راست
افتاد چشم هر که به طرف کلاه تو
در چشم اهل دید، خیابان جنت است
هر چاک سینه ای که شود شاهراه تو
❈۴❈
فردا چه خاکهای ندامت به سر کند
امروز هر دلی که نشد خاک راه تو
دل چون جهد ز بند تو بیدادگر، که هست
یک حلقه چشم شوخ ز دام نگاه تو
❈۵❈
با قامت خمیده ازین در کجا رود؟
صائب که باخت نقد جوانی به راه تو
کامنت ها