گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:تا ز خط پشت لب جان بخش جانان شد سیاه عالم روشن به چشم آب حیوان شد سیاه

❈۱❈
تا ز خط پشت لب جان بخش جانان شد سیاه عالم روشن به چشم آب حیوان شد سیاه
چشمه خورشید در گرد کدورت غوطه زد تا ز خط عنبرین، رخسار جانان شد سیاه
❈۲❈
شد به اندک فرصتی فرمانروای رود نیل روی یوسف گر ز دست انداز اخوان شد سیاه
روشنی بخش نظر باشد ز بوی پیرهن مصر اگر بر دیده یوسف ز زندان شد سیاه
❈۳❈
تیرگی در آستین دارد لباس عاریت روی ماه از منت خورشید تابان شد سیاه
رومتاب از سیلی دوران که مغزافروز شد روی عنبر تا ز دست انداز عمان شد سیاه
❈۴❈
دیده ای کز سیرچشمی سرمه بینش نیافت همچو میل آتشین از مد احسان شد سیاه
گوشه چشمی ز لیلی قسمت مجنون نشد گرچه زآهش روزن چشم غزالان شد سیاه
❈۵❈
صبر کن بر تیره بختی ها که طفل شیر را نعمت الوان دهد مادر، چو پستان شد سیاه
درنگیرد صحبت آیینه با آب روان بر سکندر زندگی از آب حیوان شد سیاه
❈۶❈
جلوه لیلی به تحسینی ز خاکم برنداشت گر چه از مشق جنون من بیابان شد سیاه
از گشودن روز محشر را سیه سازد چو شب بس که صائب نامه عمرم ز عصیان شد سیاه

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۵۶۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها