گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:صبح شد برخیز مطرب گوشمال ساز ده عیشهای شب پریشان گشته را آواز ده

❈۱❈
صبح شد برخیز مطرب گوشمال ساز ده عیشهای شب پریشان گشته را آواز ده
هیچ ساز از دلنوازی نیست سیر آهنگتر چنگ را بگذار، قانون محبت ساز ده
❈۲❈
جام را لبریزتر از دیده عشاق کن از صف دریاکشان آنگه مرا آواز ده
مرغ دل را بیش ازین مپسند در بند قفس شاهباز لامکان را شهپر پرواز ده
❈۳❈
تیره منشین در حریم میکشان چون زاهدان پیش یوسف طلعتان آیینه را پرداز ده
موجه دریای رحمت کار خود را می کند اختیار دل به آن زلف کمندانداز ده
❈۴❈
سرمپیچ از بی دلی زنهار از زخم زبان بوسه ها چون شمع روشن بر دهان گاز ده
کوری بی منت از چشم به منت خوشترست گر توانی بوی پیراهن به یوسف باز ده
❈۵❈
قابل احسان نمی باشند کافرنعمتان از قفس نالندگان را رخصت پرواز ده
خنده های بی غمی در کوهساران مفت نیست همچو کبکان تن به زخم چنگل شهباز ده
❈۶❈
شبنم از روشندلی آیینه خورشید شد ای کم از شبنم تو هم آیینه را پرداز ده
ناله حاضر جواب کوهکن استاده است دل ز سنگ خاره کن در بیستون آواز ده
❈۷❈
چون نمودی سیر و دور خویش را صائب تمام روشنی چون مه به خورشید درخشان باز ده

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۵۶۷

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها