گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:در گلستان برگ عیش اندوختم بی فایده چون گل از جمعیت خود سوختم بی فایده

❈۱❈
در گلستان برگ عیش اندوختم بی فایده چون گل از جمعیت خود سوختم بی فایده
کیمیای رستگاری بود در دست تهی من ز غفلت سیم و زر اندوختم بی فایده
❈۲❈
گشت از ترک ادب هر بی حیایی کامیاب من درین محفل ادب آموختم بی فایده
گوهر مقصود در گنجینه دل فرش بود من درین دریا نفس را سوختم بی فایده
❈۳❈
نیست جز تسلیم ساحل عالم پرشور را من درین دریا شنا آموختم بی فایده
ساده می بایست کردن دل ز هر نقشی که هست من دماغ از علم رسمی سوختم بی فایده
❈۴❈
نیست رقت در دل سر در هوایان یک شرر در حضور شمع خود را سوختم بی فایده
از جواهر سرمه من دیده ای بینا نشد در ره کوران چراغ افروختم بی فایده
❈۵❈
نیست در آهن دلان پیوند نیکان را اثر سوزن خود را به عیسی دوختم بی فایده
این جواب آن غزل صائب که می گوید حکیم عمرها علم و ادب آموختم بی فایده

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۵۷۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها