صائب تبریزی:چگونه زان گل رعنا دو چشم بردارم؟ که هم بهار نگاه است و هم خزان نگاه
❈۱❈
چگونه زان گل رعنا دو چشم بردارم؟
که هم بهار نگاه است و هم خزان نگاه
کمند زلفش ازان حلقه حلقه گردیده است
که مشق حلقه ربایی کند سنان نگاه
❈۲❈
اگر چه خط به لبش راه گفتگو بسته است
هنوز بر سر حرف است ترجمان نگاه
به گوشمال خط سبز چشم بد مرساد!
که حسن شوخ ترا کرد قدردان نگاه
❈۳❈
ازان زمان که ره زلف یار را دانست
دگر مقام نفهمید کاروان نگاه
ز فکر شد دل من ریشه ریشه چون مجنون
که کرد چشم مرا عشق رازدان نگاه
❈۴❈
امید هست که همصحبت تو گر داند
همان که کرد مرا با تو همزبان نگاه
میان اهل نظر امتیاز من صائب
همین بس است که فهمیده ام زبان نگاه
❈۵❈
کشیده دار ز نظاره اش عنان نگاه
که زهر می چکد از تیغ جانستان نگاه
ز گرمی نفسش سنگ آب می گردد
به هر دلی که زند برق بی امان نگاه
❈۶❈
گران رکابی صبر و شکیب چندان است
که چشم شوخ تو از کف دهد عنان نگاه
کامنت ها